ترجمه روانشناسی سلبریتی منتشر شد
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۷۳۵۶۷
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «روانشناسی سلبریتی» نوشته گیل استیور بهتازگی با ترجمه تهمینه زاردشت توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۹ توسط انتشارات راتلج در نیویورک منتشر شده است.
گیل استیور نویسنده اینکتاب، استاد دانشگاه امپایر استیت نیویورک است و ۳۰ سال اخیر را صرف مطالعه درباره پدیده سلبریتیها و هوادارانشان از دیدگاه مشاهده مشارکتی کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
راهی که نویسنده اینکتاب در زمینه شناخت سلبریتیها شروع کرد، مربوط به سال ۱۹۸۸ و زمانی است که پایاننامه کارشناسی ارشدش را درباره هواداران مایکل جکسن مینوشت. او در آنسالها مطالعات و مشاهدات مشارکتی مختلفی روی هواداری از «پیشتازان فضا: ایستگاه فضایی ۹»، مدونا، بروس اسپرینگستین، پرینس، جرج مایکل، پل مککارتنی، «ارباب حلقهها» و دیگر گروههای رسانهای هواداری انجام داد. خودش هم میگوید هدفش از نوشتن کتاب پیشرو، این است که از نگاه روانشناسی، روزنهای به موضوع سلبریتی باز کند. استیور میگوید کتابهای دیگری که در اینزمینه نوشته شدهاند، غامض و پیچیدهاند و او سعی کرده بهزبان ساده مطالبش را مطرح کند.
یکی از سوالاتی که نویسنده کتاب «روانشناسی سلبریتی» در پی پاسخ آن بوده این است که چرا مردم مجذوب سلبریتیهایی میشوند که به عمرشان با آنها ملاقات نکردهاند؟ همچنین اینسوال که شهرت و سلبریتی بودن چه فرقی با هم دارند؟ بخشی از مطالب کتاب گیل استیور هم مربوط به رسانههای اجتماعی و این است که چگونه میتوانند موج نویی از سلبریتیسازی ایجاد کنند؟
کتاب پیشرو بهجز پیشگفتار و پسگفتار و «برای مطالعه بیشتر»، ۶ فصل اصلی دارد که بهترتیب عبارتاند از: «سلبریتی»، «روانشناسی و سلبریتی»، «سلبریتی در مقایسه با شهرت»، «چالشهای زندگی سلبریتی»، «سلبریتیها و هواداران» و «جمعزدایی از رسانهها و پیدایش رسانههای اجتماعی».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
واژه شبهمعاشرت با سوءتفاهم بسیاری همراه بوده است. تعریف رسمی آن به معنای رابطهای است که متقابل نیست یا یکسویه است. من سلبریتی را میشناسم اما سلبریتی من را نمیشناسد. در تعامل شبهمعاشرتی، تعامل من با کسی است که کنارم نیست تا واکنشی نشان بدهد. نمونه نوعی آن وقتی است که فیلم ترسناکی تماشا میکنیم و میگوییم «نه... نرو داخل! این کارو نکن»، هرچند خیلی خوب میدانیم شخصیتها صدای ما را نمیشنوند و گفتههای ما هیچ تاثیری روی رفتارشان ندارد. یا سرِ چهره ورزشی بازنده یا برنده در تلویزیون داد میکشیم. واکنش نشان میدهیم، با وجود اینکه میدانیم صدای ما را نمیشنوند.
آیا از «شبهمعاشرت» به هر رو آسیب و بیماری استنباط میشود؟ بسیاری از کارشناسان تحقیقات شبهمعاشرتی محتملا جواب منفی میدهند. محققان طرف گفتوگوی من هم که شبهمعاشرت را آسیب میانگارند همیشه از رشتههای مطالعاتی غیر از ارتباطات جمعی بودهاند. محقق شبهمعاشرت، ریوا توکاچینسکی، استاد علوم ارتباطات اصرار داشت که لزومی ندارد بگوییم «شبهمعاشرت» هنجار است، چون به وضوحِ تمام در قلمروی رفتار هنجاری است.
من با اینحرف موافقم و ماندهام که این تداعی بین شبهمعاشرت و نوعی «ناهنجاری» از کجا میتواند سرچشمه گرفته باشد. همه ما عملا با رسانهها تعاملی شبهمعاشرتی داریم، و اغلب احساساتی به آن شخصیتها و بازیگرهایی داریم که در رسانهها میبینیم _ احساساتی ورای مشاهده واقعی رسانهها (یعنی شبهمعاشرت).
اینکتاب با ۱۴۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 5862891 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: سلبریتی سلبریتی ها روانشناسی ترجمه علوم انسانی انتشارات راتلج نشر نو معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی دفاع مقدس حادثه تروریستی شاه چراغ انقلاب اسلامی ایران دفاع مقدس جنگ تحمیلی حوزه هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عاشورا بنیاد ملی بازی های رایانه ای پیام تسلیت ایالات متحده امریکا روان شناسی سلبریتی ها رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۷۳۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیوچهار دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در یک نگاه
مروری به ادوار مختلف نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، تاثیر وضعیت سیاسی و اجتماعی هر دوره را بر میزان استقبال مردم از این رویداد نشان میدهد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هنوز آن فرش زرشکی پاخورده در خاطرم زنده است، سالن به سالن روی آن فرش راه رفتم تا شاعر محبوبم را در غرفه نگاه پیدا کنم. مجموعه اشعارش تازه منتشر شده بود؛ ۹۹۰ صفحه با بهای ۸ هزار تومان. او با احترام روی اولین صفحه سفید کتاب نوشت: «برای دختر نازنینم: شبنم.» امضا: سیدعلی صالحی. سال ۸۴ بود و هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب با این شعار: «درخت ایران ریشه در آبهای خلیجفارس دارد.» نسل من خاطرات اینچنینی از نمایشگاه بینالمللی کتاب زیاد دارد.
به خصوص آن دورهای که نمایشگاه در فضای سرسبز و خوش ِ محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار میشد. ازدحام علاقهمندان به کتاب در راهروهای سالنها، دیدار با نویسندههای محبوب، شلوغی غرفه ناشرانی که کتابهای چاپ اولشان را روی میز چیده بودند، خستگی چهره غرفهداران و ناشران که آمیخته با لبخند و خوشی بود و خستگی ما، خستگی شیرینِ ما از پس دهها هزار قدم پیادهروی میان کتابها، نویسندهها و شاعران و گپ زدنهای پرشر و شور درباره شعر، داستان، فرهنگ و سیاست.
سال ۸۶ گویی جادوی شور و اشتیاق نمایشگاه کتاب از بین رفت. دوره ریاست محمود احمدینژاد تازه آغاز و همزمان با آن چرخه سوخت هستهای کامل شده بود و تحریمها آغاز. وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، محمدحسین صفارهرندی بود و طرح مبارزه با بدحجابی زمستان ِ قبل از هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب تصویب و اجرای آن آغاز شده بود. جامعه هنری زیر سایه سنگین از دست دادن پرویز یاحقی، بابک بیات و ناصر عبداللهی و شادی بازگشت محمدرضا لطفی بود. جامعه ادبی نیز هنوز در کشمکش اختلاف بر سر رمانهای محبوب پس از انقلاب بودند که وزارت ارشاد تابستان سال قبل منتشر کرده بود. فهرستی که در صدرش نام بامداد خمار و نویسندههایی مانند مرتضی مودبپور و فهیمه رحیمی به چشم میخورد. علاوه بر شرایط حاکم بر جامعه از منظر اجتماعی و سیاسی، جابهجایی محل برگزاری نمایشگاه نیز در ریزش بازدید از نمایشگاه اثرگذار بود. نمایشگاه کتاب این ریزش را حدود ۱۰ سال بعد در شهر آفتاب نیز تجربه کرد؛ سال ۱۳۹۵٫ سالی که علاوه بر ریزش بازدیدکنندگان، تعداد ناشران داخلی و خارجی نیز کاهش پیدا کرد.
دهه هشتاد
اگر دوباره به دهه هشتاد که با دوران اصلاحات آغاز و با دوران احمدینژاد پایان یافت، بازگردیم با سیر نزولی انتشار کتاب نیز مواجه خواهیم بود که بر کیفیت نمایشگاه کتاب به خصوص در نیمه دوم دهه هشتاد اثرگذار بود. از منظر نشر باید گفت ابتدای دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، جهش ناگهانی آمار نشر شاید از دور حکایت از بهبود حال کتاب داشت، اما هنگامی که به آمار نگاه کنید، متوجه میشوید با تغییر دولت آمار نشر کتابهای مذهبی رشد چشمگیری داشته نه کتابهای حوزه ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی و آنچه در ادامه رخ داد و به نظر سیر نزولی میآید، تعدیل سیاستهای متاثر از مداخله دولت در نشر است؛ کاهش شمارگان کتابهای دینی و افزایش شمارگان کتابهای حوزه جامعهشناسی، فلسفه و ادبیات. هر چند میتوان تغییر فرهنگ مطالعه و ورود فناوریهای نوین به این حوزه را نیز دخیل دانست. برای دریافت اطلاعات دقیق از آمارها و تحلیل نشر این دوره میتوانید گزارشی که تحت عنوان «گزارش ملی فرهنگ حوزه نشر کتاب» برای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده و در سایت مرکز رصد فرهنگی کشور منتشر شده را مطالعه کنید.
دهه نود
برای نمایشگاه بینالمللی کتاب، دهه پر افت و خیزی بود. بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب در سال ۹۰ هنگامی که سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد بود، به نظر موفقیت خوبی در برگزاری به دست آورد؛ افزایش حضور ناشران داخلی و خارجی و بیشترین تعداد کتابی که در نمایشگاه تا آن زمان و حتی پس از آن به نمایش گذاشته شد: حدود ۴۷۰ هزار عنوان کتاب. در همین دهه بود که نسیم مرعشی را با پاییز فصل آخر سال است و هرس شناختیم. قیدار و رهش را از رضا امیرخانی خواندیم و فریبا کلهر پنج اثرش یعنی شروع یک زن، پایان یک مرد، شوهر عزیز من، عاشقانه و مردی از آنادانا را منتشر کرد. از گلی ترقی دو کتاب جدید خواندیم؛ فرصت دوباره و بازگشت. ناهید طباطبایی، سور شبانه را روانه بازار کرد و محمود دولتآبادی به مناسبت ۸۰ سالگی کتاب اسبها، اسبها از کنار یکدیگر را نوشت و چاپ کرد. محمدرضا بایرامی بالاخره مجوز مردگان باغ سبز را گرفت و لمیزرع را منتشر کرد. از مهدی یزدانیخرم، خون خورده، سرخ سفید و من منچستر یونایتد را دوست دارم وارد بازار شد.
رضا جولایی، برکههای باد، یک پرونده کهنه، شکوفههای عناب، پاییز ۳۲ و ماه غمگین، ماه سرخ را منتشر کرد. از فرهاد کشوری مردگان جزیره موریس، سرود مردگان، دست نوشتهها، صدای سروش و کشتی توفانزده را خواندیم. از منیرالدین بیروتی، بحر و نهر، آرام در سایه و ماهو، از ابوتراب خسروی، ملکان عذاب را و آواز پر جبرییل، از مصطفی مستور سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، بهترین شکل ممکن، عشق و چیزهای دیگر، از زندهیادیعقوب یادعلی آداب دنیا و آمرزش زمینی و متغیر منصور، از محمود حسینیزاد این برف کی آمده، آسمان، کیپ ابر، بیست زخم کاری، از جواد مجابی گفتن در عین نگفتن و ایالت نیست در جهان، از حسین سناپور، مخلوقات غریب و دیگر کتابها… ما دهه نود را اینطور سر کردیم و ۹ دوره نمایشگاه کتاب در این دهه برای ما هر سال بیرونقتر شد؛ چه در زمان وزارت سیدمحمد حسینی، چه در زمان وزارت علی جنتی، چه دوران سیدعباس صالحی یا وزارت کوتاه سیدرضا صالحیامیری.
دهه نود را کرونا تمام کرد. نمایشگاه کتاب نیز مانند بسیاری از رویدادهای دیگر تحت تاثیر بیماری همهگیر که روزها و روزها، آمار مرگ و میرش ما را به وحشت میانداخت، معلق شد. بعد از دو سال غیبت (۱۳۹۹ و ۱۴۰۰) نمایشگاه کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» به مصلی بازگشت. اما برای بازگرداندن ناشران و بازدیدکنندگان نیاز به زمان داشت. پارسال که میتوانست فرصت طلایی برای بازگرداندن آن اشتیاق گم شده برای نمایشگاه کتاب باشد، مسائلی دیگر دخیل شد برای بیمیلی برخی ناشران و بخشی از مردم نسبت به حضور در نمایشگاه. برخی آن را تحریم نمایشگاه نام نهادند، عدهای تکذیب کردند، بعضی از مسوولان اعلام کردند مشکلات خود ناشران باعث شده حضور پیدا نکنند و «تحریم» واژه دشمن است… هر چند در مقابل ناشرانی که شرکت نکردند، ناشرانی نیز به نمایشگاه پیوستند که آمارها را افزایش دادند. سال گذشته یکی از پرحاشیهترین نمایشگاههای کتاب را پشت سر گذاشتیم؛ نمایشگاهی با چند پرونده تخلف، چندین تذکر، خبر پلمب و… حالا این روزها به استقبال سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب میرویم که با شعار «بخوانیم و بسازیم» از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت ماه برگزار میشود.
مرور جدول زیر کمک میکند بتوانیم بینشی نسبت به سیری که نمایشگاه کتاب در این سی و پنج دوره داشته به دست آوریم و اگر هر فراز و فرودش را با شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دورانش بسنجیم، تحلیلی از تاثیر وضعیت جامعه بر این نمایشگاه خواهیم داشت.